قرآن و زندگی


قرآن و زندگی


قرآن کتاب هدایت

قرآن کتاب هدایت

قرآن چیزی جز کتاب هدایت درزندگی نیست "هدی للمتقین"قرآن کتابی است برای انتخاب بهترین زندگی که سعادت جاودانه درپرتو آن تحقق می یابد . قرآن در مورد چگونه زیستن است وچگونگی رفتار را با خداوند وانسانهای دیگر به خوبی تعیین نموده است .

زندگی حقیقی وحیات طیبه در پرتو علم به دستورها ورهنمودهای قرآن شکل می گیرد "ای کسانی که ایمان آورده اید اجابت کنید خداوند ورسولش را هنگامیکه شما را به چیزی می خواند که مایه حیات شما است "ونیز فرموده:"هر کس کار شایسته انجام دهد ،مرد باشد یا زن،در حالیکه مومن باشد ، پس اوراحیات وزندگی پاکیزه بخشیم".

چون قرآن روش درست زیستن را به انسان می آموزد وبرنامه ای را که در بر گیرنده تمام ابعاد زندگی انسان وتضمین کننده سعادت فردی ودنیوی واخروی اوست ،اراعه می دهد ،به میزانی که انسان آموزه ها ودستورهای قرآن را درزندگی به کار بندد ، موفقیت کسب خواهد کرد اما هر اندازه از قرآن فاصله بگیرد دچار خسارت وضررخواهد شد. زندگی قرآنی براساس رعایت مقررات وعدالت واحسان وصفا وصمیمیت است ومردمی که این گونه زندگی کنند ،دارای اطمینان خاطر وآسایش خواهند بود وسعادت ابدی وجاودانه را در آغوش خواهند گرفت ؛البته آگاهی کامل نسبت به این موضوع نیازمند بحث وبررسی گسترده وتأمل در آیاتی ازقرآن است  که چگونگی رفتار مسلمانان را تبیین می کند که در تفسیر نمونه موضوع"رفتار یک مسلمان وچگونگی جامعه اسلامی "

به طور مفصل توضیح داده شده است.

قرآن حکیم از نظر تاثیرات خود نیز معجزه است وآن تأثیری است که در قرآن هست در هیچ کتاب انسانی وجود ندارد وبه وسیله همین تأثیر دردنیا منتشر وآن را روشن نموده است نخستین علاقه تأثیر

باروح انسانی است ،هرگاه روح ،مأثر ومنقلب شود ،در تصورات ،گفتار وکردار انسانی نیز انقلاب حاصل می گردد زیرا مرکز این سه چیز دل یا روح است . حدیث حضرت رسول صلی الله علیه وسلم این حقیقت را چنین اظهار فرموده است که در بدن انسان چیزی (پاره گوشتی )هست که هرگاه آن درست شود تمام بدن درست خواهد شد بنابراین روح مرکز اصلاح است لاکن روح چیزی است از(امر ربی )وآسمانی وزمینی نیست .لذا هرکتاب آسمانی کلام رب می باشد وبه وسیله آن ،روح که از (امرربی )است اصلاح می شود .ملت ومملکتی که در آن قرآن حکیم ظاهر ونازل شد مرکز تمام فساد اخلاقی وعقیدتی جهان بود یعنی مفاسد اعتقادی سرزمین وملت عرب به جایی رسیده بود که اسمی از خدا پرستی وجود نداشت وبت پرستی بین مردم به طورعموم شایع بود.انصاف ووعدالت به طور کلی محو ومعدوم بود .جهالت وبی قانونی ،(لجام گسیختگی)عمومیت داشت حالات واوضاعی برمردم  مستولی بود که با وسایل واسباب انسانی درهزار سال هم اصلاح امکانپذیر نبود وتصور ازبین رفتن مفاسدی که ازصدها سال مردم به آن آلودگی داشتند مشکل به نظر می رسید .پس چطور امکان اصلاح عرب ممکن بود شما عصر حاضر را ملاحظه کنید با این که کلیه اسباب اصلاح معاشرت تشکیل شده است وبا قلم برای اصلاح جامعه تلاش می شود لیکن انواع فساد روز بروز بیشتر می شود .

توجه فرمایید واین منظره را مورد ملاحظه قرار دهید وفکر کنید که اصلاح عرب بوسیله قرآن بااین صورت حال چقدر مشکل بود بخصوص در زمان سیزده سال نبوت که سخت ترین زمان نبوت بود .این زمان ، زمان ممانعت اصلاح قرآنی بود که قدرت جابرانه کفار مکه صدای قرآنی را در تمام مدت این سیزده سال تحت فشار خود قرار داده بودند وتمام طرق تبلیغ قرآنی مسدود بود اما پس از هجرت تا حدودی آزادی تبلیغ نصیب قرآن شد ، لیکن از یازده سال زندگی مدنی درهشت سال یعنی تا فتح مکه حالتی برای قرآن پیش آمد که خود دشمنان آن بر مدینه هجوم آوردندوخواستند که تبلیغ قرآنی وصدای حق کلام الهی را بوسیله جنگ ونبرد متوقف سازند تا بدین وسیله در این محیط جنگی هشت ساله آزادی نصیب صدای حق قرآن نشود.از مدت 32سال که ایام وزمان نبوت وقرآن بود فقط دوونیم سال تبلیغ وتأثیر قرآن میسر شده است . در این مدت بسیار کوتاه قرآن بوسیله تعلیم وصدای حق چنان انقلاب اصلاحی در عرب بوجود آورده است که از نظر جهان مخفی نیست ودر صفحات تاریخ درج شده است ودوست ودشمن بر آن اعتراف دارد .

صورت حال اقامه حقوق الهی این بود که بت پرستی یکسره ناپدید گردید ودر  هر خانه،خدا پرستی و توحید چنان نفوذ کرد که خود بت پرستان ،بت شکن شدند وهر وقت بر زبان آنها کلمه توحید الله جاری بود وسرها در عبادت واحد لاشریک خم شدند ،ودلها از عظمت الهی آکنده گشت ،خوف وهراس غیر الله به کلی از قلوب خارج شد . صورت حال حقوق انسانی این بود که کسانی که دشمن برادران حقیقی خود بودند ،به علت رشته اسلامی وقرآنی ،بلال حبشی ،صهیب رومی ،سلمان فارسی را از برادران حقیقی خود محبوب تر تصور نمودند . خانه جنگی خاتمه یافت قوم وملت عرب کلا در رشته محبت واخوت منسلک گردیدند وبه صورت یک دیوار فولادی درآمدند .قمار بازی،رباخواری و....نه تنها از عرب برچیده شد ازمفاسد اخلاقی وعقیدتی وعملی به کلی پاک ومبرا گشت . یک نفر اهل قلم اروپایی می نویسد :گویا بعد لز قران عربها در صورت وشکل انسان به ملاۀکه تبدیل شدند.

این یک حقیقت گویای تاریخی است که چنین برنامه اصلاحی پیاده نمود که کلا معجزه باشد فقط خاص قرآن کریم است وحصول این مطلب از مجموعه قوت کتب انسانی وکلیه طاقت حکومتهای دنیا ممکن نبود . حتی خود مسیحیان زمان حاضر نیز بر اینکه قرآن تأثیر زیادی بر عرب آن زمان داشته اعتراف کرده اند.

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نويسنده: مهدی هادی نژاد | تاريخ: جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |